تاریخ در بررسی

علیت در تاریخ

 

برخی معتقدند كه تاریخ بشری را با قانون علیت نمی توان تفسیر كرد، زیرا محور اساسی تاریخ، انسان است و انسان نیز چون دارای آگاهی و اختیار است، لذا از قانون علیت آزاد است. در تحلیل این موضوع به چند نكته باید توجه كرد:

 

1- هر چند انسان دارای اختیار است، ولی نمی تواند قانون علیت را از بین برد. یعنی موجود را معدوم و یا معدوم را موجود كند، بلكه با تحصیل آگاهی می تواند به تصرف در امور و جریانات تاریخی بپردازد، و هر اندازه استعدادهای آدمی بیش تر فعلیت پیدا كند و بر آگاهی او افزوده شود، قدرت انتخاب او گسترده تر خواهد شد و قدرت وی در تغییر علیت علت ها و انگیزگی انگیزه ها رو به افزایش خواهد رفت. اختیار داشتن انسان، با حاكمیت قانون علیت در تاریخ منافات ندارد، همان طور كه اختیار انسان مغایرتی با مسلط بودن قانون بر وضع روانی و مغزی و حركات عضلانی ندارد.

برخی نیز حوادث محاسبه نشده را به عنوان دلیلی برای نفی جریان قانون علیت در تاریخ مطرح كرده اند. اینان قطعه ابر سیاهی را كه در دره واترلو پیدا شد و باران شدیدی را پدید آورد كه سرانجام ناپلئون بناپارت را از پای در آورد، نشانه ای از نفی قانون علیت در تاریخ دانسته اند. اینان توجه نكرده اند كه میان حادثه محاسبه نشده با حادثه بدون علت فرق بسیار است. هر چند ناپلئون نتوانست وجود باران را پیش بینی كند، اما حركت ابرها و بارش آن ها بدون علت نبود.

 

2- حساس ترین مسأله در شناخت فلسفه تاریخ، تفكیك میان تعاقب حوادث و رابطه علت و معلولی میان آن هاست. هر حادثه ای كه به دنبال حادثه ای دیگر به وجود می آید، همواره رابطه علت و معلولی با یكدیگر ندارند. همان طور كه فصول چهارگانه سال به دنبال یكدیگر می آیند، ولی میان آن ها رابطه علت و معلولی برقرار نیست. حوادث مختلفی در طول تاریخ به دنبال یكدیگر پیش آمده اند كه جنبه علت و معلولی نداشته و فقط رابطه همزمانی و تعاقبی با یكدیگر داشته اند.

 

علت محرك در درون تاریخ است یا بیرون آن؟

 

در مورد علت محرك تاریخ (علت مجموع حوادث تاریخ)، دو نظریه وجود دارد:

 

1- در بررسی مجموع حوادث تاریخ، علتی بیرون از آن وجود ندارد. یعنی هر حادثه و تحولی كه در تاریخ واقع می شود، معلول حوادث گذشته و علت حوادث آینده است و هیچ گونه علتی از خارج برای تاریخ وجود ندارد.

 

2- وقایع و حوادث تاریخی، در عین حال كه در مجرای قانون علیت قرار می گیرند، تحت سلطه و نظاره عامل فوق طبیعی می باشند. همان گونه كه اجزاء و حوادث عالم طبیعت از قانون علیت پیروی می كنند و تحت سلطه و نظاره خالق هستی قرار دارند، وقایع و تحولات تاریخ نیز به خدای جهان استناد پیدا می كنند.

 

مجموع حوادث تاریخ، مانند مجموع پدیده های جهان مستند به اجزاء و روابط درونی خود نیستند، زیرا اجزاء و روابط درونی تاریخ محكوم به همان قوانین است كه از ذات آن ها نمی جوشد، چنان كه قوانین حاكم بر اجزاء و روابط هستی، از ذات خود آن ها نمی جوشد. چون همه اجزاء و روابط در طبیعت و تاریخ در حال تغییر هستند ولی قوانین حاكم بر آن ها ثابت و غیرقابل تغییر می باشد، لذا منشاء آن قوانین باید امری خارج از طبیعت و تاریخ باشد. بنابر این، علت محرك تاریخ - چه از جنس پدیده های حیات انسانی باشد و چه از سنخ امور غیرمادی - باید امری خارج از وقایع و تحولات تاریخی باشد.

 

البته پذیرش عاملی خارج از حوادث تاریخی به عنوان علت محرك تاریخ، به معنای نفی قوانین حاكم برتاریخ نیست، همان گونه كه پذیرش قوانین حاكم برعالم طبیعت، به معنای نفی فاعلیت حق تعالی نیست. به عنوان مثال: قوانین حاكم بر اجزای مادی بدن، منافاتی با قوانین مغزی و روانی ندارند. هر چند حركاتی كه در اعضای بدن واقع می شود، تابع قوانین فیزیكی و فیزیولوژیكی می باشد، اما در عین حال مستند به عامل اراده و تصمیم نیز می باشد كه با تعریفات و قوانین حاكم برعضلات مادی، قابل تفسیر نیست.

 

بدین جهت است كه می گوییم: اگر متفكری بپذیرد كه تاریخ قانون دارد - در حقیقت - مانند این است كه برای تاریخ پیكر و روحی قایل شده است كه هم سنخ وقایع و تحولات متغیر نیست. بعضی از متفكران با ذوق، به جای روح تاریخ، "وجدان تاریخ" را به كار می برند، نهایت امر نه مانند یك انسان شخصی.

تعداد بازدید: ۲۱۹۵۷

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: info@ostad-jafari.com
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان