در گردونه اجتماع

6 - قدرت پرستان به خاطر خودخواهی، رویدادهای پیش بینی شده را هیچ گاه به حساب نمی آورند و گاه به همین علت نابود می شوند؛ چنان كه ناپلئون قربانی یك قطعه ابر سیاه در دره واترلو شد.

 

7 - شیرینی طعم قدرت طلبی آن چنان نیست كه تلخی زوال آن را جبران نماید. هنگامی كه شخصیت یك قدرتمند در جاذبه قدرت فرو می رود، همه محاسبه های منطقی از نظر او ناپدید می شود و در نتیجه قدرت به دست آمده، جز تورم خود طبیعی اثر دیگری نخواهد داشت. خوشی های قدرت پرست ناب و خالص نیست و بر اثر زوال تدریجی قدرت، تلخی جان گزایی جان او را فراخواهد گرفت.

قدرت در هنگام روی آوردن، تخیلات و توهمات بی پایه را به منطقه شخصیت قدرتمند سرازیر می نماید و آن را متورم می كند، و در موقع زوال، همه عناصر شخصیت را از خواب عمیق بیدار می سازد و تباهی آن ها را نشان می دهد و راه خود را پیش می گیرد. به همین جهت است كه می توان گفت: در دنیا هیچ سقوطی دردناك تر از سقوط قدرت پرستان نیست، و ما به هیچ وجه نمی توانیم عذاب مغزی بی نهایت را كه در ساعت ها و لحظات محدود سراغ قدرت پرست را می گیرد، درك كنیم.

 

8 - قدرت پرستان، قدرت را كه تجسمی ناخودآگاه از پدیده ها و واقعیات ناخودآگاه است، عین تجسم آگاهی و آزادی و قانون تلقی می كنند. اینان ملاك همه نیكی ها و بدی ها، زشتی ها و زیبایی ها را قدرت تلقی می كنند.

 

9- قدرت پرستان به نسبیت قدرت توجه نمی كنند و لذا درنمی یابند كه قدرت بر اثر گذشت زمان و بروز حوادث غیرقابل پیش بینی نشده، در معرض دگرگونی قرار خواهد گرفت.

 

10- قدرت پرستان، برده قدرت هستند و لذا تصور می كنند كه همواره می توانند قدرت خود را با هشیاری و آزاد حفظ كنند.

 

قدرت در انسان رشد یافته

 

اگر قدرت در اختیار شخصیت هایی قرار گیرد كه بر خودخواهی ها غلبه كرده اند، آثار زیر پیدا خواهد شد:

 

1 - این گونه انسان ها به افزایش آگاهی و هشیاری خود توجه می كنند. این انسان ها برای انجام مسؤولیت، خود را ملزم به بسط آگاهی می دانند تا مبادا در به كارگیری قدرت دچار خطا شوند.

 

2 - شخصیت های رشدیافته در عین حال كه از قدرت برخوردارند، همواره احساس ناتوانی می كنند، زیرا اینان، مالك مطلق حیات را خدا می دانند و بس، لذا كوچك ترین خطا را در مسیر استفاده از قدرت، گناهی نابخشودنی تلقی می كنند.

 

3 - انسان رشدیافته به خاطر مالكیت بر خود، از فشار جبری قدرت، كم تر برخوردار است.

 

4 - اگر انسان رشدیافته، مرتكب خطایی در به كارگیری قدرت شود، دچار اندوه و سوز و گداز خاصی خواهد شد.

 

5 - چون انسان رشدیافته در بهره برداری از قدرت، محاسبه های عقلی و وجدانی را در نظر می گیرد، لذا هراسی از رویدادهای محاسبه شده ندارد. انسان رشدیافته با هدف گیری والایی كه دارد، تا آن جا كه امكان دارد، در تحصیل قدرت مشروع و به كاربردن آن، مسامحه روا نمی دارد. این انسان، قدرت را وسیله ای برای نظم و حیات معقول تلقی می كند. و می داند كه قدرت آن چنان مطلق نیست كه از تزلزل و فنا مصون بماند.

 

6 - اگر قدرت در انسانی كه مالك شخصیت خویش است، سیر نزولی پیدا كند و رو به زوال گذارد، كم ترین اثر ناگواری در او به وجود نخواهد آورد.

تعداد بازدید: ۴۴۲۱۱

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: info@ostad-jafari.com
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان