زیبایی و هنر

حقیقت زیبایی ها

 

این كه حقیقت زیبایی چیست، مورد بحث متفكران زیباشناسی قرار گرفته است و آراء گوناگونی در این زمینه ارائه داده اند. برخی زیبایی را یك نمود عینی می دانند و معتقدند كه ذهن انسان هیچ نقشی جز منعكس ساختن پدیده زیبایی ندارد. این گروه، برای زیبایی جنبه "برون ذاتی" قایل هستند.

گروهی دیگر، زیبایی را دارای جنبه ذهنی می دانند و معتقدند كه این ساختمان ذهنی انسان است كه پدیده هایی را زیبا و یا زشت تلقی می كند. از نظر این گروه، زیبایی جنبه درون ذاتی دارد و امور عینی در آن نقشی ندارد.

 

ما به دو قطبی بودن زیبایی ها معتقد هستیم و زیبایی ها را، هم وابسته به امور عینی می دانیم و هم وابسته به ساختمان وجودی انسان. نظریه ای كه زیبایی را یك نمود عینی می داند، با چند انتقاد روبه روست:

 

1- اگر ذهن آدمی در مورد زیبایی ها هیچ نقشی جز منعكس نمودن یك واقعیت عینی نداشته باشد، پس لذتی كه از مشاهده امور زیبا حاصل می شود، معلول چیست؟ چرا انسان همه امور عینی را زیبا تلقی نمی كند و از درك همه امور عینی لذت نمی برد و فقط بعضی از آن ها برای وی زیبا تلقی می شود؟ احساس لذت از امور زیبا، نشانگر آن است كه مغز و روان انسان در ادراك زیبایی ها نقش اساسی دارد.

 

2- به هنگام برخورد با زیبایی ها، گاه به تفسیر و تحلیل آن ها می پردازیم و در تفسیر آن ها نیز از حالات درونی خود بهره جویی می جوییم. یعنی خواسته ها و ابعاد درونی خود را در تفسیر آن ها دخالت می دهیم.

 

3- برخی از زیبایی ها، زیبایی های حسی نیستند تا به طور عینی قابل ادراك باشند، بلكه زیبایی های معقول هم داریم كه هیچ گاه نمی توانیم برای آن ها جنبه عینی و برون ذاتی قایل شویم.

 

نظریه دوم نیز كه فقط برای زیبایی جنبه درونی قایل است و هیچ جنبه عینی را در امور زیبا در نظر نمی گیرد، با این انتقاد روبه روست كه چرا همه نمودهای طبیعی و انسانی ذوق زیباجویی ما را تحریك نمی كنند، بلكه فقط برخی از آن ها برای ما زیبا جلوه گر می شوند!؟ اگر زیبایی با امور عینی ارتباط نمی داشت، می بایست ارتباط ما با امور عینی یكسان می بود، نه آن كه برخی از آن ها حس زیباجویی ما را تحریك كنند و برخی دیگر تحریك نكنند.

 

در نظریه سوم كه ما به آن معتقد هستیم، از یك سو زیبایی ها واقعیت دارند، خواه انسانی باشد یا نباشد تا از آن ها لذت ببرد یا نبرد (جنبه برون ذاتی زیبایی). از سوی دیگر، فقط انسان است كه به خاطر ساختمان عقلی و روانی خود، زیبایی ها را درك می كند و از آن ها لذت می برد، و گرنه هیچ حیوانی در مقابل امور زیبا واكنش نشان نمی دهد )جنبه درون ذاتی زیبایی(.

دو قطبی بودن زیبایی موجب می شود كه زیبایی امری نسبی تلقی شود، زیرا از یك سو نمودهای عینی متنوع هستند، مانند زیبایی یك گل ساده با بوته هایی از گل های رنگارنگ كه متفاوت است. از سوی دیگر، شرایط مغزی و روانی انسان ها یكسان نیست تا همه افراد زیبایی ها را یكسان درك كنند. استدلال هایی كه افلاطون و مولوی برای رد عینی بودن زیبایی مطرح كرده اند، قابل قبول است، زیرا اولا تنوع زیبایی ها به قدری زیاد است كه نمی توان شباهت عینی میان انواع زیبایی ها پیدا كرد. به قول افلاطون: چه شباهتی میان زیبایی شب مهتاب و گل قهوه ای رنگ كه نقطه های سفید، آن را زیبا نموده است، وجود دارد؟

 

ثانیآ امور محسوس قابل دگرگونی و تحول پذیر هستند و نمی توان مفاهیمی را به عنوان حقایق و قوانین كلی و ثابت، از نظم و نمودهایی درون ذاتی و برون ذاتی كه قابل درك و پذیرش برای همگان باشد، به دست آورد. البته پذیرش استدلال های افلاطون، به معنای پذیرش نظریه مثل در مورد زیبایی ها نیست.

در بحث از زیبایی ها باید به سه نكته توجه كرد:

 

1- حقایقی در درون انسان وجود دارد كه با افزایش اندیشه ها و تجارب مفید و اخلاص در دریافت زیبایی و آرمان های معقول، به فعلیت می رسد، زیرا:

 

گر بود اندیشه ات گل، گلشنی      ور بود خاری، تو هیمه گلخنی

 

روح انسانی با تقویت احساس های عالی و اندیشه، دارای گل زیبا در متن و حقیقت خویش می باشد، نه به این معنی كه گل موجود در جهان عینی، ساخته درون انسانی است، بلكه روح آدمی به جوهرزیبایی ها متصف می شود و با زیبایی در می آمیزد. به گفته مولوی:

 

عقل باشی، عقل را دانی كمال      عشق گردی، عشق را یابی جمال

 

2- زیبایی ها در عالم خارج واقعیت دارند و موجب آرامش روان انسان می شوند. انسان در ارتباط با زیبایی های طبیعت و زیبایی های آرمان های معقول، می تواند بر جبر زندگی ماشینی كه موجب پوچ گرایی می شود، غلبه كند و روح خود را تلطیف نماید.

 

3- انسان در ارتباط با زیبایی ها درمی یابد كه خداوند فقط سازنده جهان نیست، بلكه آن را به گونه ای زیبا آفریده و زیبایی ها را نیز عامل انبساط و به در درونی انسان ها قرار داده تا انسان ها در جاذبه مطلق الهی قرار گیرند و با یاد خدا، به یاد حكمت و كمال و جمال مطلق بیافتند و در مسیر وی حركت كنند.

تعداد بازدید: ۲۵۳۴۰

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: info@ostad-jafari.com
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان