وایتهد چه می گوید؟ نقد یك كتاب

حكمت عبارت است از: معرفت حیات هدفدار در جهان هدفدار و عمل مطابق این معرفت كه آدمی را جزیی از آهنگ كل جهان هدفدار تلقی می كند و در نتیجه حیات آدمی در همه لحظاتی كه سپری می كند، از موقعیت های بایسته و شایسته عبور می كند و جذب كمال می گردد.

وایتهد به سه عنصر غریزه، عقل و حكمت اعتقاد دارد و آن ها را از یكدیگر جدایی ناپذیر نمی داند. از نظر وی اگر حكمت از حیات بشر حذف شود، فجایع بسیاری به وجود خواهد آمد.

 

هنگامی كه وایتهد از حقیقت بحث می كند، جالب بودن یك قضیه را از مطابق با واقع بودن آن، با اهمیت تر تلقی می كند؛ چنان كه می گوید:

"جالب بودن یك قضیه، از راست بودن آن با اهمیت تر است ... البته یك قضیه راست، بیش تر استعداد جالب بودن دارد تا قضیه ای دروغ."

 

این نظر وایتهد باید مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. حقیقت داشتن یك قضیه مهم است، نه جالب بودن آن. مخصوصآ كه وایتهد در جای دیگر می گوید: "چیزی كه ما به دنبالش هستیم، حقیقت بی پرده است". شاید هدف وایتهد از تأكید بر جالب بودن یك قضیه، به خاطر آن است كه افراد معمولی به جالب بودن یك قضیه بیش تر اهمیت می دهند تا حقیقتی كه در آن نهفته است. از نظر ما، كمیت و كیفیت جالب بودن یك قضیه، به شرایط ذهنی و روانی انسان ها بستگی دارد، و از آن جا كه افراد دارای شرایط مختلف فكری و روحی هستند، جالب بودن قضایا نیز بسیار متنوع و گوناگون می باشد. آن چه برای بشریت ضرورت دارد، تعلیم منطق واقعیت هاست. افراد انسانی باید بدانند كدام یك از واقعیات اهمیت حیاتی دارند. چه بسا پدیده ای برای انسان جالب تلقی شود، اما با تجزیه و تحلیل مشخص شود كه آن پدیده، بسیار زشت و نامناسب بوده است.

 

فرض كنید شخصی كه مورد علاقه ماست، در مسابقه ای پیروز شود و این پیروزی برای ما جالب تلقی شود، اما با تحقیق مشخص شود كه وی با ستمگری این پیروزی را به دست آورده است. از آن جا كه ظلم و ستم مطابق قوانین حیات انسانی نیست، لذا این پیروزی نباید برای ما جالب باشد. در واقع، نباید جالب بودن را اصل تلقی كرد، بلكه باید به انسان ها تفهیم كرد كه حق بودن ملاك است، نه جالب بودن.

 

در ارتباط با حقیقت بی پرده كه وایتهد به آن اشاره كرده، می توان تحلیل های عمیقی را با طرح مباحث زیر مطرح كرد:

 

1- حقیقت بی پرده چیست؟

2- آیا بشر در همه لحظات عمر خود می تواند با حقیقت محض و بدون حجاب مواجه شود؟

3- علل امتناع ورزیدن انسان از ارتباط با حقیقت بی پرده چیست؟

4- نتایج در پرده قراردادن حقیقت چیست؟

 

 

قوانین طبیعت

 

در بحث از ماهیت قوانین طبیعت، می دانیم كه چهار نظریه ارائه شده است:

 

1- نظریه ذاتی

2- نظریه دستوری و جعلی

3- نظریه توصیفی

4- نظریه قراردادی

 

وایتهد طرفدار نظریه ذاتی بودن قانون است. طبق این نظریه، قانون كاشف از مختصات اجزای طبیعت است. اشكال این نظریه این است كه به این سوال پاسخ نمی دهد: چرا هر شیئی دارای مختصات خاصی است؟ برای مثال: چرا پدیده "الف" دارای ویژگی های "الف" است و پدیده "ب" دارای ویژگی های "ب" می باشد.

 

ما طرفدار نظریه دستوری هستیم. طبق این نظریه، هرگز طناب ممتدی در جهان دیده نمی شود كه پدیده ها را به دنبال یكدیگر بكشاند. جهان طبیعت با همه اجزاء و نمودهایش در حال شدن است و این شدن ها نیز مستند به فیض الهی است كه از عالم ماورای طبیعت سرازیر طبیعت می شود. طبق این نظریه، جریان قانونی موجودات در عالم هستی از ذات آن ها ناشی نمی شود، بلكه از عالمی فراتر از طبیعت سرچشمه می گیرد. دیدگاه ما نقد نظریه نظم ذاتی دیوید هیوم هم می باشد، زیرا قانون در عالم خارج وجود ندارد و آن چه مبنای قانون است، نظم جهان می باشد.

تعداد بازدید: ۲۹۲۲۹

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: info@ostad-jafari.com
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان