سخن روز

ساعاتى هم از غوغاى اجتماع بركنار شو و در قاره هاى كشف نشده روح خود به سير و سياحت بپرداز؛ خود را بشناس تا ديگران را بشناسى. به قول جبران خليل جبران: هر فردى آن كار با ارزش را مى تواند برای ديگران انجام دهد كه خود داشته باشد و آن را در خود درك كند. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 10

جلال الدين محمد مولوی مطابق آيات و روايات مى خواهد از پرستش ماديات جلوگيرى كند، نه از زندگی مادى فردى و اجتماعى كه تنظيمش در مدارك اسلامى، عبادت محسوب شده است. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 14

حل مشكلات بیشمار جهان هستى كه در ذهن وجود دارد، فقط با بهره بردارى از نور خداوند برطرف خواهد شد. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 33

گاهى واقعاً براى چند لحظه در خود فرو رويد، خواهيد ديد كه روح شما آماده ساختن و يا مشاهده جهان هایى است كه جهان بيرونى حتى نمونه كوچكى هم نمى تواند در مقابل آن محسوب شود. خصوصاً در پديده هايى از قبيل عشق و عدالت و آزادى، شما جهان هايى را خواهيد ديد كه هيچ قابل قياس با اين جهان طبيعى محدود نیست. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 76

كسى كه لذت را براى خود هدف قرار مىدهد، او هنوز از خود بيرون نرفته است. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 91

بيایيد هيچ يك از مزاياى جهان مادى را از حدود خود منحرف نکنيم و آنها را نپرستيم، اگرچه خود «من» باشد. قبله ما، «من» نيست؛ قبله ما ثروت نيست؛ زيبایى هاى زودگذر زيبايان نيست؛ مقام و جاه و شهوت نيست. به طور كلى، هر چيزى كه در زندگى از ارزش حقيقى خود بالاتر رفت و توانست «شخصيت» ما را بخرد، همان چيز ميان ما و خدا حجابى است كه مانع گرايش و پرستش خدا خواهد بود. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 126

آن كسى كه هنوز در گودال خودپرستى سرگردان است، اگر به خانه خدا هم قدم بگذارد، نمى تواند از «خودِ حيوانى» رهايى يابد. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 138

معروف است كه وقتی ماكس پلانك «عدد ثابت» را در قلمرو كوانتوم كشف كرد، با تمام فروتنى گفت: اگر من هم كشف نمى كردم، شخص ديگرى عدد ثابت را كشف مى كرد، زيرا مانند قطعه طلايى بود كه سر راه افتاده و روى آن را خاك گرفته بود؛ سرانجام پاى يكى از رهگذران به آن طلا مى خورد و طلا بيرون مى آمد. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 155

آيا باعث بدبختي ها و ناكامي هاى بشرى غير از اين است كه اشخاصی بى صلاحيت در پيش افتاده، مقام صلاحيتدار بودن را اشغال کنند؟ تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 156

مطابق آيات شريفه الهى، مرد و زن دو صنف از انسان هستند كه مانند دو قطب مثبت و منفى در تكاپوى زندگى هماهنگى دارند. به همين جهت است كه از نظر شخصيت انسانى، هيچ يك از اين دو صنف بر ديگرى برترى نخواهد داشت. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 2، ص 165