زن و مرد: پژوهشی جدی

زنان هر چند در طول تاریخ، در رنج و سختی بوده اند، ولی هر زنی كه از اعتدال روانی برخوردار باشد، از زن بودن خود احساس ناراحتی و نقص نمی كند. زنان با قطع نظر از فشارهای اجتماعی، هرگز از طبیعت نخواسته اند كه درباره شخصیت آن ها تجدیدنظر كند و آن ها را به گونه ای دیگر بیافریند، زیرا در طبیعت زن عظمت هایی نهفته است كه بسیاری از مردان از درك آن ناتوان هستند.

 

زنان همه جان و حیات خود را در طبق اخلاص برای اجرای فرمان خلقت و شركت در آهنگ كلی هستی، تقدیم مردان می كنند.

زنان باید به زن بودن خود ایمان داشته باشند و هرگز ابعاد وجودی خود را نادیده نگیرند و بیهوده خود را با مردان مقایسه نكنند. زن و مرد باید به اهمیت خانواده توجه داشته باشند و بدانند كه سرنوشت اجتماع را خانواده تعیین می كند.

 

زن و مرد وابسته به یكدیگرند. یعنی همان طور كه زن وابسته به مرد است، مرد هم وابسته به زن است. زن و مرد در انسانیت هیچ تفاوتی با یكدیگر ندارند و اگر مرد شایسته نام انسانیت است، زن هم این شایستگی را دارد. اگر مرد به جهت نشناختن زن، شایسته نام انسانیت نیست، زن هم به جهت نشناختن مرد، این شایستگی را ندارد."

زن و مرد علی رغم اشتراكاتی كه با یكدیگر دارند، دارای برخی صفات خاص خود هستند. از همین جاست كه یك سلسله سؤالات مطرح می شود، نظیر:

 

- آیا زن مانند مرد می تواند در برابر حوادث مقاومت داشته باشد؟

- آیا زن از نیروی نبوغ و اكتشاف برخوردار است؟

- آیا زن در تعقل محض با مرد برابر است؟

- آیا در ادامه حیات، هنگامی كه آدمی به بن بست می رسد، مرد ناتوان تر از زن نیست؟

- آیا غرور كاذب در مردها بیش از زنان نیست؟

 

قبل از پاسخگویی به این سوالات كه عمومآ شخصیت پاسخ دهندگان و احساسات خام و عوامل اجتماعی در آن ها موثر است، باید به این نكته توجه داشت كه اختلافات روانی و فعالیت مغزی در هر یك از دو جنس فراوان است. همه مردان در یك سطح نیستند. در مردان می توان مراتب بسیار قائل شد. آیا احساسات انسانی امیرمومنان علی)ع( با شقاوت و پلیدی حجاج بن یوسف یكسان است؟ آیا در تعقل، همه مردان در حد ابن سینا هستند؟ آیا زنی كه خود را جزیی از شخصیت مرد خویش تلقی می كند، یا مرد خود را جزیی از شخصیت زن خویش می داند، با آن زنی كه در طول سالیان عمر با دیده خصومت به همسر خود می نگرد، یكسان است؟ با این ملاحظات، می توان دو نوع اختلاف را در میان دو جنس مرد و زن مطرح كرد:

 

1- اختلاف های ناشی از هویت هر یك از دو جنس. یعنی هر یك از دو جنس مختصات طبیعی خود را دارند. این نوع اختلافات نیز لازمه تكامل نوع انسان است.

اگر قانون طبیعت بنا به درخواست بعضی از زنان و بعضی از مردان، اقدام به تساوی مطلق بین زن و مرد می كرد، یا زنان را مانند مردان در شطرنج بازی های عقل نظری محض و محرومیت از چشیدن طعم واقعی حیات و قناعت به لذت چند لحظه ای در پدیده تولید مثل و غیرذلك می ساخت، و یا مردان را مانند زنان از احساس عمیق و طعم حقیقی حیات و تسلیم جان و تن دادن به فرمان عالی خلقت برخوردار می نمود، آیا این تساوی پنداری، نوع آدم را به حیواناتی كه در ما قبل تاریخ منقرض شده اند، ملحق نمی ساخت؟

 

2- اختلاف ها مربوط به هویت خاص هر یك از زن و مرد نیست، بلكه اختلاف هایی است كه میان افراد هر دو جنس دیده می شود. این اختلاف ها عارضی است.

 

هویت زن و مرد

 

زن و مرد در هویت و شخصیت انسانی، كم ترین تفاوتی با یكدیگر ندارند. هویت انسانی این دو جنس در دو قلمرو مختلف قابل طرح است:

الف- به طور منفرد و مستقل

ب- در ارتباط با یكدیگر

اگر بنا بود زن و مرد جدا از یكدیگر به سر برند، صدها مسایلی كه در حال ارتباط میان آن ها مطرح می شود، دیگر تحقق پیدا نمی كرد و فقط خصوصیات مستقل آن ها فعلیت می یافت. این دو جنس بر اثر تعامل جسمی و روحی با یكدیگر، خصوصیاتی را به دست می آورند كه در حال فردی فاقد آن ها هستند.

 

از همین جاست كه می گوییم: هنگامی كه زنی در جاذبه مرد قرار می گیرد، غیر از زنی است كه در حال استقلال و مجزا از مرد زندگی می كند. هم چنین، هنگامی كه مردی در جاذبه زنی قرار می گیرد، غیر از آن مردی است كه در حال استقلال و مجزا از زن به سر می برد.

تعداد بازدید: ۱۸۵۱۹

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: info@ostad-jafari.com
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان