سخن روز
اميرالمؤمنين(ع) در سراسر زندگى اجتماعیِ خود، خصوصاً در دوران زمامداري اش، مبارزه پيگيرى با حيوانصفتان مقامپرست و جاهدوست و عاشق ثروت، و به طور كلى با همه خودكامگان داشته است. تفسير نهجالبلاغه، جلد 5
۰۷ تیر ۱۳۹۶
از يكى از شعراى بسيار بزرگ پرسيدند: تو چرا اين زمامدار و آن امير را مدح مىگويى، ولى علىبن ابيطالب (ع) را كه بيش از همه آنان شايستگى دارد، مدح نمىگويى؟ آن شاعر پاسخ داد: امرا و زمامداران را اشعار من و امثال من است كه مطرح و بزرگ مىكند، در صورتى كه علىبن ابيطالب (ع) از مدح و تعريف من و امثال من بىنياز است. تفسير نهجالبلاغه، ج 16
۰۷ تیر ۱۳۹۶
تاريخ بايد اين صفحات خود را طى كند و براى مردم خودخواه خود ثابت كند كه انسانسازى و مديريت انسان كار هيچ يك از آنان نيست، تا يك انسان الهى به نام حضرت حجةبن الحسن (عج) را كه نسخه ديگرى از پدر بزرگوارش اميرالمؤمنين علىبن ابىطالب (ع) است، وارد عرصه حيات انسانها نمايد و طعم حق و عدالت را به آنان بچشاند. تفسير نهجالبلاغه، ج 17
۰۷ تیر ۱۳۹۶
امام على (ع) می فرماید: «شنواترين گوشها، گوشى است كه تذكر درباره خير و كمال را بشنود و بپذيرد و عمل كند». با در نظر گرفتن تلاش شديد پيامبران عظام و اوصياء و اولياءالله و حكما در راه ايصال (رساندن) مردم به خير و كمال كه در هدف زندگى آنان وجود دارد، همه گونه سخنان مفيد و سازنده گفته شده است. آنچه موجب عقب ماندگى است، گوش ندادن به آن سخنان سازنده است كه ناشى از گريز از معرفت و اراده خير است. تفسير نهجالبلاغه، ج 18
۰۷ تیر ۱۳۹۶
اميرالمؤمنين (ع) مىفرمايد: «دفاع انسان قدرتمند از جان انسان ناتوان، چه در حال جنگ و چه در غير اين حال، مانند دفاع وى از جان خود بايد باشد». يعنى همانگونه كه جان آدمى در موقع احساس خطر، همه قواى مغزى و عضلانى خود را به كمك مىطلبد و همه آن قوا بدون معطلى و بدون اندك مضايقه براى نجات دادن جان از خطر، حركت مىكنند و به فعاليت مىافتند، همانطور بايد اشخاصى كه داراى قدرت هستند، در موقع استمداد يك ناتوان از آنان براى نجات دادن جان خود و بلكه حتى بدون ابراز استمداد، به همان حركت و فعاليت جدى بپردازند كه قواى مغزى و عضلانى خود آنان براى نجات دادن جانشان به کار می افتد. تفسير نهجالبلاغه، ج 22
۰۷ تیر ۱۳۹۶
همه تلاشهاي اميرالمؤمنين(ع)، آن انسان كامل، براى اصلاح انسانها و محو ظلم از ميان آنها بود. تفسير نهجالبلاغه، ج 23
۰۷ تیر ۱۳۹۶
براى بروز سطح عظمت بشر، دو شرط لازم است كه على (ع) در دو جمله براى بشريت متذكر شده است : شرط يكم ـ توجه به اين كه بشر در هر حالى كه باشد و در هر وضعى كه بهسر برد، مورد آگاهى و اطلاع است، اگرچه در غفلت مرگبار زندگى كند. شرط دوم ـ بداند كه هر تكليفى را رها كند و به آن عمل نكند، آسيبى بر نفس (شخصيت) خود وارد ساخته، و هر آسيبى كه بر نفس كسى وارد شود، علاوه بر از دست دادن ثمره عالىِ حياتِ هدفدار، مسئوليتى درباره همان تكليف، دامنگير او خواهد بود. تفسير نهجالبلاغه، ج 27
۰۷ تیر ۱۳۹۶
اساسىترين عنصر شخصيتِ الهىِ اميرالمؤمنين (ع)، احترام و اهتمام جدى به احساس تكليف و انجام خالصانه آن است. اين شخصيت الهى، همان اهميت را براى تكاليف قايل بود كه براى اعتقاداتِ اصولىِ دين. تفسير نهجالبلاغه، ج 27
۰۷ تیر ۱۳۹۶
هدف از زندگى اميرالمؤمنين (ع) در ميان آن قوم و در چنان زمانى، به جهت شايستگى آن قوم و مناسبت آن زمان نبود، بلكه براى ارائه عظمت و كمال اعلاى انسانى بود كه در ميان چنان مردم نالايقى و در چنان زمان و محيط نامناسبى، مانند خورشيد تجلى كرد و مشعل ارزشهاى انسانى را در گذرگاه آينده تاريخ بشرى نصب فرمود تا هزاران و حتى ميليونها انسانشناس بزرگ از مسلمانان و غير مسلمانان در روشنايى آن مشعلها، بشريت را راهنمايى كنند.
تفسير نهجالبلاغه، ج 27
۰۷ تیر ۱۳۹۶
ویکتور هوگو می گوید: تماشاگهی بس عظیم وجود دارد که دریا نامیده می شود. تماشاگهی عظیم تر از آن هم وجود دارد که آسمانش گویند. تماشاگهی عظیم تر از این دو وجود دارد و آن، وجدان آدمی است. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1، ص 464
۰۷ تیر ۱۳۹۶