سخن روز
هنگامى كه پس از ارتكاب معصيت متوجه درون خود مىشويم، نوعى از سرافكندگى و خجلت در خود مشاهده مىكنيم. اگر اختيارى در كار نبود، اين خجلت و شرم و آزرم هيچ مفهومى نداشت، زيرا خجلت كشف مىكند كه وقتى فرد راه زشتى را انتخاب مىكند، يك راه نيك يا راه بىطرفى باز بوده و او راه زشت را با امكان حركت در راه مخالف انتخاب كرده است. همچنين، اگر اختيارى وجود نداشت، چرا مربيان بشرى در تعليم و تربيت افراد، اين همه كوشش مىكنند؟ تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 310
۰۴ دی ۱۳۹۶
هر كس دردى در اين زندگى دارد، تنها اوست كه بويى از توجه به خدا مىبرد. همچنين، هر كس در دنيا بيدارتر باشد، پر دردتر است.
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 311
۰۴ دی ۱۳۹۶
پيامبران عظام تفكيكى ميان دنيا و آخرت و از حيث اينكه هر دو در راه هدف قرار گرفتهاند، نمىبينند ... اميرالمؤمنين (ع) كسى كه دنيا را مورد تقبيح قرار داده بود ملامت مىكند... در دين مقدس اسلام، دنيا كاملا براى همه افراد انسانى ـ اعم از پيامبر و فرد معمولى ـ مطرح است. خداوند مىفرمايد:
«در آنچه خداوند به تو داده است، سراى آخرت را جستجو كن؛ ضمناً سهم خود را هم از دنيا فراموش مكن.»
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 314
۰۴ دی ۱۳۹۶
انسان پاكدامن و پاك روح، نبايد دهان به عيبجويى و عيبگيرى انسانها، خصوصاً پاكان افراد آدم را آلوده کند، زيرا چنان كه در روايات صحيح وارد شده است، پيامبر عظيم الشأن روزى به كسى كه به يك انسان توهين كرد: فرمود «توهين مكن، زيرا خداوند، آدم و ساير پيامبران را به صورت او آفريده است». حال كه نمىتوان به صورت يك انسان توهين كرد، تكليف توهين به تمام شخصيت يك انسان روشن مىشود كه چه اندازه ركيك و وقيح است.
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 380
۰۴ دی ۱۳۹۶
كلمات انسانيت و دموكراسى و آزادى و عدالت، منهاى شخصيت، چيزى غير از يك مشت اصطلاحات مسخره نخواهد بود.
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 410
۰۴ دی ۱۳۹۶
وین نَفَس جان های ما را همچنان / اندك اندك دزدد از حبس جهان //
نكته بسيار لطيفى كه در مضمون بيت جلالالدين وجود دارد، اين است: نفسهايى كه برمىآوريم، جانهاى ما را اندك اندك از اين جهان زندگى مىدزدد. اين اندك اندك دزديدن باعث اين است كه ما هيچگونه به لحظات عمر گرانمايه فكر نمىكنيم. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 410
۰۴ دی ۱۳۹۶
اينكه ما بنشينيم و كارها را به قضا و قدر موكول كنيم، خود، مخالف قضا خواهد بود. تسليم محض در مقابل پيشگاه خداوندى، ركود و تنبلى نيست، بلكه تسليم واقعى، همان كوشش و تلاشى است كه خداوند مىفرمايد من خمير مايه تو را در كوشش قرار دادهام: «لقد خلقنا الانسان فى كبد».
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 417
۰۴ دی ۱۳۹۶
پس از آنكه تمام فعاليتهاى خود را انجام دادى و آنچه كه در اختيار تو بود، بجا آوردى، نتيجه كار را كه ممكن است به خاطر عوامل محاسبه نشده عقيم شود، به خدا بسپار؛ اين است معناى توكّل. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 441
۰۴ دی ۱۳۹۶
هيچكس نمىداند ساعت مرگش كى است. خود اين مجهول بودن، مانند مجهول بودن علم خدا درباره كارهاى ما، كاملترين شاهد اين است كه خداوند مىخواهد که ما تا آخرين لحظات از زندگى دفاع کنیم و براى ادامه آن بكوشيم.
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 446
۰۴ دی ۱۳۹۶
اگر مال دنيا و محبت آن را در اعماق دل جاى دهى، مانند اين است كه آب به داخل كشتى راه يابد كه اين آب متراكم، پس از مدتى باعث غرق شدن كشتى خواهد شد. اما اگر مال دنيا و محبت آن در اعماق قلبت نباشد، مانند آبِ زير كشتى، موجب حركت آن خواهد شد.
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1 ، ص 455
۰۴ دی ۱۳۹۶