شناخت در قلمروی اندیشه ها

مراحل تحقق شناخت

ذهن انسان پس از طی مراحلی چند، به شناخت واقعیات نایل می شود كه عبارت است از:

1- برقراری ارتباط میان ذهن و عین : بدون برقرار شدن ارتباط میان ذهن با واقعیات، شناخت حاصل نمی شود، خواه معتقد باشیم كه بذر همه شناخت ها در ذهن انسان بالقوه موجود است و خواه معتقد باشیم كه ذهن مانند لوح سفیدی است كه بر اثر برخورد با واقعیات خارجی منقوش می شود. انتقال صورت واقعیات خارجی به ذهن، به واسطه پدیده های فیزیكی - مثل نور - صورت می گیرد. در این مسیر، واقعیات از كانال حواس عبور می كند تا وارد ذهن شوند.

2- اعتنای ابتدایی : كانال حواس با پدیده های بسیاری روبه روست كه در این میان فقط برخی از آن ها از كانال حواس عبور می كنند. یعنی فقط آن پدیده هایی وارد ذهن می شوند كه ما آن ها را قابل اعتناء دانسته ایم. به همین جهت، انعكاس طبیعی محض كه بر اثر باز بودن مسیر حواس صورت می گیرد، شناخت نامیده نمی شود، بلكه شناخت هنگامی در ذهن تحقق می پذیرد كه موضوع مورد اعتناء بوده باشد.

3- توجه : اگر انسان نسبت به موضوع مورد اعتنای خود، كشش بسیار پیدا كند، مرحله توجه تحقق پیدا خواهد كرد. در واقع، این مرحله یا بر اثر جالب بودن موضوع تحقق می یابد و یا بر اثر هدف گیری شخص. هر اندازه توجه به یك موضوع عمیق تر باشد، ذهن آمادگی بیش تری برای به كار انداختن نیروهای خود درباره موضوع نشان خواهد داد.

4- اشراف غیرمستقیم : در این مرحله سعی می كنیم تا به گونه ای برموضوع اشراف پیدا كنیم و اگر برموضوعی نظیر سحابی های اولیه كه در دوران گذشته وجود داشته اند، نتوانیم اشراف پیدا كنیم، شناختی نسبت به آن ها نخواهیم داشت. در مراحل اولیه شناخت، اشراف مستقیم نیست، زیرا پدیده مورد نظر بر اثر روابط گوناگون با سایر پدیده ها پیوسته است. به طور مثال: وقتی رنگ ها را مشاهده می كنیم، حتمآ آن ها را در فضای روشن می بینیم و نور در نمود رنگ ها نقش اساسی دارد. هم چنین، وجود فاصله میان واقعیات با ذهن، در شناخت آن ها تأثیر دارد.

5 - اشراف مستقیم : در علوم تجربی كه به تجزیه موضوعات پرداخته می شود، محقق به اشراف مستقیم دست می یابد. یعنی محقق می تواند به خود موضوع، با قطع نظر از هر چیز دیگری كه با آن ارتباط دارد، اشراف پیدا كند و به شناخت آن نایل شود. البته باید توجه داشت كه پدیده ها در ارتباط با یكدیگر هستند و پیرامون هر پدیده ای می توان شناخت های مختلف به دست آورد. ارتباط تفاعلی پدیده ها با یكدیگر، هویت های مختلفی را نشان می دهد و اشراف مستقیم به یك پدیده، شامل همه هویت آن نمی باشد.

6- احاطه بی واسطه : منظور از احاطه، ادراك همه جانبه موضوعات است. فرق اشراف واحاطه در این است كه اشراف عبارت است از درك جنبه ای خاص از موضوعات، اما احاطه، درك همه ابعاد موضوعات است. آن چه كه در اكثر شناخت ها مطرح است، اشراف است نه احاطه، زیرا هر یك از رشته های علوم، جنبه ای مخصوص از پدیده را شناسایی می كند.

7- احاطه با واسطه : احاطه برمعلول به وسیله احاطه برعلت آن و یا احاطه برملزوم به واسطه احاطه برلازم آن، از نوع احاطه با واسطه است.

ذهن آدمی از این گونه احاطه به موضوع كه از آگاهی و شناخت به واحدهای قبلی عبور می كند، معمولا تحت تأثیر قرار گرفته و به دشواری می تواند، به طور خالص و محض و بدون تأثر از واحدهای قبلی به سراغ موضوع رفته و برآن احاطه پیدا كند. به عنوان مثال: ما با تماس قبلی با نور می خواهیم با رنگ ارتباط شناختی برقرار كنیم؛ اختلاف كیفیت و كمیت تماس ما با نور در احاطه بر آن رنگ كه برای شناختن برنهاده ایم، تأثیرات مختلف به وجود خواهد آورد.

 

تعداد بازدید: ۵۴۵۵۷

فرم تماس

آدرس:

فلکه دوم صادقیه - بلوار آیت الله کاشانی - خ حسن آباد - کوچه 4 - پلاک 22 - ایران - تهران

کد پستی: 1481843465
مرکز فروش آثار:
ایمیل: info@ostad-jafari.com
تلفن ثابت: +9821 44091042 +9821 44005453
نمابر: +9821 44070200
حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری است
توسعه و پشتیبانی فنی شرکت توسعه همراه افزار ایرانیان